کد مطلب:216479 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:240

یک جریان دلسوز
چند نفر از شیعیان امام از ایران آمده بودند با آن سفرهای قدیم كه با چه سختی می رفتند. خیلی آرزو داشتند حالا كه موفق شده اند بیایند تا بغداد، لااقل بتوانند با موسی بن جعفر علیه السلام هم یك ملاقاتی بكنند. ملاقات زندانی كه نباید جرم محسوب شود. ولی هیچ اجازه ی ملاقات با زندانی را نمی دادند. اینها با خود گفتند ما خواهش می كنیم، شاید بپذیرند. آمدند خواهش كردند، اتفاقا پذیرفتند و گفتند: بسیار خوب، همین امروز ما ترتیبش را می دهیم. همین جا منتظر باشید.

خوشحال شدند كه آقا را ملاقات می كنند. در بیرون زندان منتظر بودند كه یكی به آنها اجازه ی ملاقات بدهد. یك وقت دیدند كه چهار نفر غلام بیرون آمدند و یك جنازه هم روی دوششان است. مأمور گفت: امام شما همین است. [1] .


[1] سيري در سيره ي ائمه عليهم السلام، آيةالله شهيد مطهري، ص 192.